دوستت داریم
قربونت بشم زندگی من مامانی وبابایی و.... خیلی دوستت دارن باباجون ومامانی اگه یه روز نبریمت سریع زنگ میزنن و میگن چرادخترمون رو نیووردین دلمون براش تنگ شده خاله ریحانه و باباجون ومامانی وداداشای مامانی مدام زنگ میزنن ومیگن میخوام باالی صحبت کنم دلمون براش تنگ شده بعدمیزنن رو صداپخش کن البته توفقط دوست داری باخاله ریحانت حرف بزنی پس بقیه گوش میدن ومیگی سنام خوبی چطوویی میسی خوبم دوست دارم دلم تگ شده
عمورسام هم خیلی خیلی دلش برات تنگ شده ومیگه تنهاکسی که دلم براش تنگ شده الیناست باباجونت یه بار به جای اینکه بگه عمو حسام اومدالینا اشتباهی گفت عمورسام اومده توهم سریع اومدی دم دروباخوشحالی گفتی ا عمورسام اومد
عموحسامم خیلی خیلی دوستت داری
من وبابایی هم که توهمه ی زندگیمون هستی وبدون تو نمیتونیم زندگی کنیم وخیلی دوستت داریم مامانی یه مدتی کلاس زبان میرفت ولی به خاطرتو مجبورشد کنسلش کنه تاانشاالله وقتی بزرگترشدی
خاله سمیه هم مدام برات گل موهای خیلی خیلی خوشگل میخره وخیلی خیلی دوستت داره