الیناالینا، تا این لحظه: 14 سال و 10 ماه و 15 روز سن داره

اون که از گل بهتره.............

کلی خوش گذشت

1390/12/14 0:48
نویسنده : مامان زینب
1,820 بازدید
اشتراک گذاری

چند روزگذشته حسابی سرت شلوغ بود وکلی خوش گذروندی یک شنبه که دایی علی اومد خونمون وسه شنبه هم که رفتیم خونه عمه مامانی واونجا هم که حسابی خوش گذروندی وشب با گریه برگشتیم خونه  پنج شنبه هم که خاله سمیه اومد خونمون وعصرش باهم رفتیم خرید وچمعه خاله آسیه اومد خونمون وتو وعسل کلی باهم بازی کردین وصبح هم که باباجون از شهرستان اومد وبرات یه عروسک خوشگل خرید عصرشم که من وخاله سمیه باهم رفتیم خرید وبرات لباسای عیدت رو خریدم خیلی خوشگلن خیلی هم بهت میان جیگرم شب ساعت 9 خوابیدی وساعت 11 بیدار شدی وهمش میگفتی من میخوام با عسل بازی کنم تا اینکه ساعت 3 عسل هم بیدار شد وباهم بازی کردید وبه عمو جمال میگفتی بابا برامنم توپ بزن بعدشم که با عسل سیدی تماشا کردی ومن بیچاره که داشتم از خستگی میمردم بلاخره ساعت 5 صبح خوابیدم البته وقتی که خوابیدی وبردمت تو اتاق خواب بیدار شدی ورفتی پیش عسل خوابیدی ای آدم فروش صبح ساعت 10 که خاله آسیه اینامیخواستن برگردن خونشون کلی دنبالشون گریه کردی دل مارو هم که حسابی سوزوندی ومیگفتی عسل من چیکار کنم من میخوام باهات بازی کنم فدااااااااااااااااااااااای تو......

دوشنبه که خاله سمیه برگشت شهرستان اینقدر گریه کردیوتو پنجره ایستادی ورفتن خاله سمیه رو تماشا میکردی درست مثل فیلمای رمانتیک از اون بالا میگفتی الیسا رو نمیتونم بغل کنم من نمیتونم با الیسا بازی کنم واینقدر گریه کردی تا اینکه خوابت برد قربون دختر مهمان دوست خودم بشم من فداااااااااااای تو 

 

 ووووووووووووووووووووای خواستگاری

  هورررررررررررررااا منم دارم جاری دارمیشم هووووووووررررا                                                                                   

عصردوشنبه هم که با بابایی رفتیم خونه باباجون (بابا) ومامانی هم که گفت چهارشنبه قرار خواستگاری برای عمو حسام گذاشته وماهم قراره باهاشون بریم آخه بابایی برادر بزرگ آقا داماد میشه ومنم که عروس بــــــــــــزرگ این خانوادم خلاصه اینکه سه شنبه من رفتم آرایشگاه وتو این فاصله تو هم با بابایی رفتی پارک

                                     

موهامو خورد خورد زدم ابروهامم رنگ قهوه ای روشن کردم وحسابی خوشگل شدم البتــــــــــــه خوشگل بودم خوشگل تر شدم خودم که با دیدن خودم کلی ذوق کردم  بلاخره چهارشنبه شد ومن وتو وبابایی ومامانی وباباجون رفتیم خواستگاری که تو کلی با مادر خانوم آینده عمو حسام گرم گرفتی وخودمونی شدی اونجا هم که کلی شیرین زبونی کردی ودل همه رو بردی

وبرای خواستگاری عمو حسام هم که لباسای عیدت روافتتاح کردی آخه عمو حسام همش میگفت ماامیدمون به الیناست حسابی خوش تیپش کنیدوای قربونت برم من مثل فرشته ها شدی در مورد عمو حسام بگم که اصلا چیزی اونجانخورد تا2 روزه دیگه هم که قراره بهمون جواب بدن 

 

   انشاالله که دوستای خوبی برای هم بشیم که منم از این تنهایی در بیام  

 

 اینجا الیسا وسیله هاتو میکرد تو دهنش تو هم که بد دل همش دستمال به دست تمیزشون میکردی ومیگفتی الیسا کثیبه(کثیفه) نکن تو دهنت مریض میشی 

 

 

 اینم الیسا خانوم ما که داره دندون در میاره وهمش بهونه میگیره از این لباسم من برات خریدم برای جشن دایی حمزه البته رفتیم وبرای تو والیسا رنگشو عوض کردیم ونباتی رنگ برداشتیم آخه مغازه دار دایی بابایی بود ومشکلی نداشتیم برای تعویض لباس خیلی بهت میاد قربون تو بشم من

 

 این عروسکو خاله آسیه برات اورد که برای عسل والیسا هم خریده      این هم که باباجون برات خرید 

 

امروزم که جمعه میشه باباجون وعمو حسام ومامانی برای شام خونمون بودن البته خودمون دعوتشون کردیم آخه اینجا نبودن واز دیروز رفته بودن برای گردش به خونه هایی که تو روستا ساخته بودن منم از فرصت استفاده کردم وزنگ زدم وبرای شام دعوتشون کردم تاموقع برگشت بیان پیشمون آخه خیلی حوصلمون سر رفته بود روزهای جمعه هم که خیلی خیلی دلگیره البته باباجون ومامانی  وعموحسام به خاطر اینکه خسته بودن زود رفتن تو هم که مثل همیشه با گریه راهیشون کردی ومیگفتی تو روخدا نرین می خوام برم پیش باباجونم می خوام سوار ماشینشون بشم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (45)

مامان آيلا
13 اسفند 90 10:06
چه دخمل مهمون نوازی . به مبارکی پس به زودی عروسی دارین .


ایشالله ایــــــشاالله
نسترن
13 اسفند 90 10:23
الهی بگردم که جوجو طلا اینقدر مهمون نواز.راستی کو عکسش بالباسای جدیدش حتما بگذاری .انشاالله همیشه توی شادی و خوشی باشید
الینا جون عاشقتم


خدانکنه خاله جونم آخه لباسابرای عیدشه وخواستم تکراری نشه فعلا باید تا عید تحمل کنیدهههههههههههه
منم همینطور خاله جون بوووووووووووووووس
ریحانه جون
13 اسفند 90 10:25
سلااااام الینا جون.. عروسکت خیلی خوشگله... الیسا جون هم خیلی نازه..لباس های نو مبارک..ایشاالله عروس بشی..کک


سلام
مرسی عزیزم
نه خاله جون من قصد ازدواج ندارم آخه میخوام پله های ترقی رو طی کنم
عمو رسام
13 اسفند 90 10:53
جای عمـو رسام هم خیلی خالی بــــــــود
قربون الینای نانازی که اینقده تمیزه


خیـــــــــــــلی خیلی آخـــــــــی
این وبلاگ الینا هم که به مناسبت خواستگاری حسام پره قلب شده
خدانکنه عموجون
مامان امیر مهدی
13 اسفند 90 13:53
مبارک باشه عزیزم همیشه دستت به کار خیر
الینا گلی رو ببوس


مررررررررررررررررررسی بووووووووووووس
بابای دوقلوها
13 اسفند 90 14:23
کلاً همه چی مبارک باشه، لباس، جاری، دوست.....
انشالله همیشه شادی باشه

این بوسها هم واسه اونی که از گل بهتره(الینا)


مرسی مرسی مرسی
نایسل
13 اسفند 90 14:59
وای خدای من جاری داری خوش به حالت منم دوس داشتم جاری داشته باشم اما به جاش یه خواهر شوهر دارم که ... ولش کن جاری خیلی خوبه عروسی خیلی خوبه دوست دارم
وای این اینای شما چه مهربونه به قول خودت مثه فیلماااا
الیساتونم خیلی کپلو هستش عزیزززمم

منم فیلم ترسناک دوست دارم این فیلم ponnormal activviyy
فکر کنم همینه 1 2 3 داره ببین خیلی وحشتناکه همش میپری بالا پایین از ترس


وای من دوست داشتم خواهر شوهر داشته باشم ولی خوب دیگه قسمت نبود
مرسی عزیزم
من میمیرم برای این فیلمای ترسناک
نایسل
13 اسفند 90 15:10
فکر کن مثلا شوشو جای من حامله شه بگه النازی بچمون داره لقد میزنه
اه اه اه



ههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههه
هووووووووووووووووووق


مامان متین
13 اسفند 90 15:30
آفرین به تو دختر مهمون دوست .خوشبحالت مامانی .مبارکا باشه خانمی .ان شاالله خبرای خوش بشنوید
الی جونم تمیز خوب .


مرسی خاله جون
انشاالله انشاالله
نایسل
13 اسفند 90 17:04
خیلی ترسناکه بابا من همش استرس دارم


میخووووووووووووووووورمتااااااا
ههههههههههههه
مامان یاسمن الیسا
13 اسفند 90 17:18
سلام . واقعا چه هفته پر مشغله ای داشتید و چقدر خوب که همش دید و بازدید و خبرهای خوش بوده.
مبارک باشه انشاءاله که یک جاری خوب و صمیمی گیرت بیاد زینب جون. وکلی با هم صفا کنید.
ایم الیسا کوچولوی شما هم مثل الیسای ما کم مو هست ها؟؟؟؟


سلام
خدا کنه

مامان یاسمن الیسا
13 اسفند 90 17:20
الینا وبلاگتو چه کاغذ دیواری قشنگی کردی شیطون.


منم دیگه خیلی خوش سلیقه هستم نـــــــــــــه؟؟؟
مامان آرتین
13 اسفند 90 18:50
ممنونم که اومدین پیش ما با اجازه لینکتون کردم


خواهش میکنم بفرمایید
عمه ی لارا
13 اسفند 90 19:36
سلام مامان خوب و مهربون
این اطلاعات قابل شما عزیزان رو نداره.
کوچولوی نازتو ببوس.
موفق باشی


سلام
بوووووووووووووووووووووس
مهسا مامان مرسانا
13 اسفند 90 20:26
عزیزم......ا نشاالله همیشه بهت خوش بگذره......عروسک ولباس مبارکت باشه......مامان زینب موهاتون هم مبارک.....قربون دختر وسواسی برم من....مهمون نواز من


همچنین شما خاله جون
خدا نکنه خاله جونم
الهه
13 اسفند 90 20:35
مبارکه مبارکه.پس شمام یه مراسم نامزدی دارید در اینده.ایشاا... عروسیه الیناجون


مرسی
ایشاالله ایشاالله
وای خاله جون تو رو خدا نگید من میخوام پله های ترقیرو طی کنم
مامان نیایش
13 اسفند 90 21:14
سلام عزیزم ممنون از حضورت ان شاالله همیشه خوش باشید و به جشن و شادی الینای گل رو ببوس
خصوصی


سلام
چشم حتما
مرسی عزیــــــــــزم
روح انگیز مامان سیاوش
14 اسفند 90 0:08
سلام زینب جون خوبی عزیزم؟
اول از همه بابت قالب وبلاگت تشکر کنم که هممون رو داره میبره به سمت و سوی عید و سال تحویل و عمو فیروز و عیدی دادن و آجیل خوردن و شادی کردن
ای جونم داری جاری دار میشی عزیزم ایشالله به سلامتی و شادی الهی قربونش بشم این جیگر طلام رو که انقدر ناز شده ای جونم به اون سینه ریز رو لباسش ای جونم به اون طلش کاش الان اینجا بودی درسته میخوردمممممممممممممت


سلام مرسی عزیزم
خواهش میکنم عزیزم
خدانکنه خاله جون مهربون
پس خدارو شکر که الان الینای من نزدیک شما نیست وگرنه معلوم نبود چه اتفاقی براش بیفته .............
هههههههههههههههههههه

مامان سوگل
14 اسفند 90 1:06
چه جالب شما جاری میشید و من خواهر شوهر، ما هم قراره عروس بیاریم


به سلامتی به سلامتی مبارک باشه

البته من خواهرشوهرم میشم


مامان نازنین جون
14 اسفند 90 1:51
سلام مرسی خاله شما اولین مهمون امشبم بودین اما شرمنده اون پستم حذف شد نطر شما هم حرف شد ولی خاله از اینکه قدم رنجه کردین مرسی


سلام
آخی عیب نداره من شمارو لینک میکنم واز این به بعد مرتب بهتون سر میزنم
عسل و غزل
14 اسفند 90 2:37
سمیه جون این رسمش نیست که اینهمه از خودت تعریف کنی و دل ما رو آب کنی یه عکسی یه چیزی.
امر خیرتون هم مبارک باشه.
من عاشق بچه ها هستم الینا باربی.الیسا تپلو و عسل؟ رو از طرف من ببوسید


ببخشید من زینبم ولی اسم خواهرم سمیه ست حالا شما هرجور دوست داشتی مارو صدابزن
چشم حتما ای بابا خودم میخوام به خودم امیدواری بدم حداقل این جلو عیدی یکم اعتماد به نفسم بره بالاههههههههههههه
بله دیگه دختر من باید مدل بشه
بووووووووووووووووووووووووس
گل دخترم سپیده
14 اسفند 90 3:43
مبارک باشه پس الیناجون آستیناشو بالا زده وبرای عموش رفته خواستگاریسپیده هم یه خاله سمیه داره ولی اگه عید بریم ایران فکر کنم غریبی کنه وطرفش هم نرهاز الینا جون معلومه که مامان خوشگلی داره حتما به مامانش رفته دیگه:یه ماچ آبدارهم به الینا جون بجای مابدین


آره دیگه دختر من بزرگ این خانوادست
خیالت راحت بچه ها باهوش تر از این حرفها هستند
حالا من یه چیزی گفتم شما جدی نگیرید اگه خودم از خودم تعریف نکنم کی تعریفمو بده
بوووووووووووووووووووووس
عمه آتنا
14 اسفند 90 8:20
همیشه با خبرای خوب بیا که ماهم بیایم بخونیم خوشحال بشیم
الینا جونم خیلی خانوم تر شدی نسبت به قبل


چشم حتما انشاالله که همیشه خبرای خوب باشه ومنم با ذوق بیام اینجا تو وبلاگ الینا بزارم
مرررررررررررررسی خاله جون ماکوچیک شماییم
مامان رويين
14 اسفند 90 10:29
عزيزم
جيگرتو كه اينقدر مهربوني



مرررررررررررررررررسی
نایسل
14 اسفند 90 10:35
خواهر شوهر که نداشتی اگه مثه یکی که من دارم داشتی آرزوی ...میکردی

خلاصه بگذریم ....



آخـــــــــــــــــــی برام جذاب شد بدونم این خواهر شوهرت چه به سرت اورده امـــــــــــــــــــان
نایسل
14 اسفند 90 10:35
آره خیلی جنسش باحاله من
قسمت بالا تنشو دوست دارم قسمت سینه اینا اون قسمتش خیلی باحاله


ههههههههههههههههههههههههههههههههه
نسترن
14 اسفند 90 11:40
خوب من ینی اینقدر تا عید باید واستم تا ببینم طلا خانم چه شکلی میشه خیلی سخته



چیزی نمونده ولی حالا شاید یه تخفیفی دادم
نسترن
14 اسفند 90 13:28
زینب جونم ناراحت شدی فکرکردم خصوصی فقط به من گفتی


نه عزیزم آخه فکر کردم که برات ارسالش نکردم
مامان ریحانا
14 اسفند 90 16:54
سلام
خوبید ؟ آفرین به دختر مهمون نوازمون خوش گذشت الینا جون
کادوهاتم مبارک دستشون درد نکنه
راستی جاری دار شدنتون هم مبارک ایشالا که دوستای خوبی واسه هم باشید من که جاری هامو که 7 تا هستن خیلی دوستشون دارم البته یکی دوتاشون یکمی... ولش کن
ایشالا الینا جونو عروسش کنی




سلام مرسی عزیزم
وای خوش به حالتون
نه خاله جون تو رو خدا نگو آخه من قصد ازدواج ندارم ومیخوام پله های ترقی رو طی کنم
مامان سانلی
14 اسفند 90 18:02
سلام مامانی امیدوارم همیشه همیشه زندگی به همین زیبایی در جریان باشه و پر از اتفاقهای خوب.الینی گلم میبوسمت عسل خاله


سلام
بووووووووووووووووووووووس
مامان امیرناز
14 اسفند 90 18:18
سلام عزیزم مرسی که بهمون سر زدین چه ماه دختری دارین خدا حفظش کنه بازم پیشمون بیاین اگه با تبادل لینک موافق بودین خبرم کنین


سلام خواهش میکنم چشم تا آخر هفته نیستم ولی در اولین فرصت میام وبهتون سر میزنم
عسل و غزل
14 اسفند 90 19:45
دیدی اسمت رو اشتباه نوشتم





این مامان بابای بیچاره من که کلی بازحمت نشستن وبرام اسم انتخاب کردن بعد شما به راحتی اسم منو فراموش میکنی
هههههههههههههههههههههههههههههههه
عسل و غزل
15 اسفند 90 0:31



چک کن
دکمه
15 اسفند 90 8:12
چه دخمل نازی داری شما.... براش اسفند دود کن! خیلی جیگره!!!! ماشاالله!


مررررررررررررررسی عزیزم ............چشم حتما
مامان اميرحسين
15 اسفند 90 12:09
به سلامتي ايشالا هميشه مراسم شادي و شيرين خورون


مرررررررررررررررررسی
مامان امیر مهدی
16 اسفند 90 15:00
سلام مامانی من آپم وقت کردی بیا نظر یادت نره دخملی رو ببوس
مریم مامان درسا
16 اسفند 90 16:19
وااای چقدر خبر ایشالا همیشه بهتون خوش بگذره دخملی گل رو ببوسش ...
مامان ارمیا
17 اسفند 90 12:02
مامان رومینا
18 اسفند 90 11:41
الهی.الینا جون تو خونه تنهاست حوصله ش سر میره بخاطر همین هر کی میاد خونه تون دلش نمیخواد بره.عزیزم ببوس این دختر نازو
مامان یاسمن الیسا
27 اسفند 90 13:47
الینا خانوم و زینب جون سال نو پیشاپیش مبارک امیدوارم که سال بسیار خوبی را پیش رو داشته باشید. زینب جون ما که عکس خوشکلاتو ندیدیم اما از خوشکلی الینا جون میشه فهمید که مامان زیبایی داره. به الیسا کوچولو هم سلام برسونید.
الهام (مامان لنا)
27 اسفند 90 16:28
ماشالله به این دخمل مهمون نواز میبینم که عروسییییییییییییییییییییییییییییه
مامان ارمیا
29 اسفند 90 1:23
دلت شاد و لبت خندان بماند برایت عمرجاویدان بماند خدارا میدهم سوگند برعشق هرآن خواهی برایت آن بماند بپایت ثروتی افزون بریزد که چشم دشمنت حیران بماند تنت سالم سرایت سبز باشد برایت زندگی آسان بماند تمام فصل سالت عید باشد چراغ خانه ات تابان بماند سال نو مبارکباد
مامان یاس
19 فروردین 91 11:45
سلام عیدتون مبارک
عجب دختر نازی دارین چقدر مهربونه
خوش به حال بچه ها دنیای خیلی خوبی دارن صادقانه احساساتشون را به هم دیگه میگن آدم حسودیش میشه
ان شاء الله به زودی یه جاری مهربون مثل خودتون نصیبتون بشه
این گل ها هم باعشق تقدیم الینا جون ومامان خوشگلش


سلام عیدشماهم مبارک انشاالله که سال خوبی داشته باشید
بووووووووووووووووووووووس
مامان یاسمن الیسا
7 خرداد 91 21:47
سلام ، زینب جون، این روزها هر وقت میام پای کامپیوتر اول وب الینا جون را باز می کنم و آهنگش را گوش می کنم. راستی آخرین مطلب وب الینا گم شده ؟؟؟


سلام گلم
توهم مثل من خوش سلیقه ایاااااااااا
ههههههههههههههههههههههههههه
سپیده
7 خرداد 91 23:58
. . ¶¶¶ . . ¶¶¶.¶ .¶¶
. . . . . . .¶¶¶.¶. .¶¶¶. . .¶¶
. . . . . . ¶¶¶¶. . . ¶¶¶ . . .¶¶¶
. . . . . .¶¶¶¶¶ . . ¶¶¶¶.¶¶ .¶¶
. . . . . ¶¶¶¶. . . . ¶¶¶¶. . . ¶¶
. . . . ¶¶¶¶¶¶¶. . . . .¶¶. . . ¶¶
. . . . ¶¶¶¶¶¶¶¶. . . . ¶¶. . ¶¶
. . . . ¶¶¶¶¶¶¶¶¶ . . ¶¶. . ¶¶
. . . . . ¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶ ¶.¶¶
.¶¶. . . . .¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶.¶¶
.¶¶¶¶¶ . . . . . ¶¶.´´´´¶¶¶¶¶¶´´´´´´¶¶¶¶¶¶
.¶¶¶¶¶¶¶. . . .¶¶. ´´¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶´´¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶
. ¶¶¶¶¶¶¶ . . ¶¶. .´¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶´´´´¶¶¶¶
. .¶¶¶¶¶¶¶ . ¶¶. . ¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶´´´´¶¶¶¶
. . .¶¶¶¶¶¶. ¶¶. . ¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶´´¶¶¶¶¶
. . . .¶¶¶¶¶¶¶. . . ¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶ ´¶¶¶¶
. . . . . . . .¶¶. .´¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶
. . . . . . . ¶¶. . ´´¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶
. . . . . . .¶¶. . .´´´´´¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶
. . . . . . ¶¶. . . ´´´´´´¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶
. . . . . . ¶¶. . . ´´´´´´´´´¶¶¶¶¶¶¶¶
. . . . . ¶¶. . . ´´´´´´´´´´´¶¶¶¶
@...............@..........@............@@@@@.........@ @@..........@@......@.....@......@.........@......@.....@ @.@........@.@....@.........@....@.........@....@.........@ @..@......@..@....@@@@@......@@@@@....@@@@@ @...@....@...@....@.........@...............@....@.........@ @....@..@....@....@.........@...............@....@.........@ @.....@@.....@....@.........@...............@....@.........@ @......@.......@....@.........@................@....@.........@



حتما