الینا ویلدا
الیناخانوم بهترین وزیباترین هدیه شب یلدا
ظهر ناهار خوردیم وبعدازاون آماده شدیم ومن وخاله سمیه به همراه مهمانان افتخاری الیسا والینا خانوم رفتیم خونه خاله مامانی که تو کلی با دختر خاله جونی من بازی کردی خاله جونی خیلی دوستت داره وهروقت که میریم پیششون باخود ش میبرت تو اتاقش وسرگرمت میکنه وبعداز اون هم رفتیم خونه عمه جان من که باسنگهای رنگی میزشون خودتو سرگرم کردی داشتی بدو بدو میکردی که یک دفعه صدای گریت بلند شد وقتی اومدم دیدم که لیز خوردی ولی خوشبختانه اتفاقی نیافتاده بود وخاله فاطمه دختر عمه من لطف کردن وبرای تو والیسا هدیه خریدن که دستشون دردنکنه بعدم من والینا گلی رفتیم خونه باباجون الینا آخه خونشون باخونه ی عمه مامانی نزدیکه البته تو اولش نمیومدی وهمش میگفتی الیسا خانوم خاله سمیه ولی بعدراضی شدی که بیای اونجاهم رفتی وعموحسام به یک بستنی دعوتت کرد ومامانی هم برامون حلیم بادمجان آماده کردعمو حسام هم کمکمون وسیله هاروآورد وقتی در ماشین رو باز کردم که حلیم رو توماشین بزارم وبعدبریم تو سریع با حالت گریه گفتی خاله سمیه الیسا خانوم بیان بعدشم که رفتیم دنبال الیسا خانوم وخاله سمیه ولی این دفعه اجازه نمیدادی کسی دست به الیسا بزنه وموقع بیرون اومدن همش پشت سرتونگاه میکردی وبه خاله سمیه میگفتی بیا بیا بعداز اونم که برگشتیم خونه
امسال شب یلدا خاله سمیه پیشمون بود وتوهم که همیشه پایه ای برای شب زنده داری البته مهمان کوچولوی افتخاری ماالیساخانوم خواب بود کلی خوش گذشت وخندیدم وکلی هم خوردنی خوردیم
الینا در حال خوردن چیپس وماست موسیریکی از خوراکی های مورد علاقه ی الی نانای من در شب یلدا ساعت 2شب
من که نمیدونم از کدوم یکی بخورم به نظر شما چی بخورم .....؟؟؟؟
به نظرم چیپس وماست موسیر از همشون خوشمزه تره
یلدا یعنی یادمان باشد که زندگی آنقدر کوتاه است که یک دقیقه بیشتر با هم بودن را
باید جشن گرفت
یلدایتان مبارک
الانم که دیگه وقته خوابه شـــــــــــــب بخیر
این بابایی که سرش نرسیده به بالشت خواب هفت پادشاه رو میبینه
الینا خانوم هم بلاخره تصمیم گرفت بخوابه اما باچه دردسری می بینید که
اینم از مامانی که بعداز کلی کلنجار رفتن با الینا برای خوابیدنش حالا خودشم به سختی خوابش میبره
خاله سمیه هم که خوابید
اینم الیسا خانوم دختر خاله ی گل الینا که از همون سر شب خوابیده بود